Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پلاتین (عنصر شیمیایی با نماد Pt)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
platinum
/ˈplætɪnəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پلاتین (عنصر شیمیایی با نماد Pt)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلاتین
1.a diamond ring with a platinum band
1. یک انگشتر الماس با حلقه پلاتینی
تصاویر
کلمات نزدیک
platform shoes
platform game
platform
platelet
plateful
platinum blonde
platinum disc
platinum-blonde
platitude
platonic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان