Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بخش
2 . نسبت (ریاضی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
proportion
/prəˈpɔrʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بخش
بعد، اندازه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فراخور
1.Children make up a large proportion of the world's population.
1. کودکان بخش عظیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
2.The goal of establishing a space station will take a team effort of major proportions.
2. هدف تاسیس یک ایستگاه فضایی به تلاش گروهی در ابعاد بزرگ نیاز دارد.
2
نسبت (ریاضی)
تناسب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تناسب
مترادف و متضاد
ratio
the proportion of water to alcohol
نسبت آب به الکل
تصاویر
کلمات نزدیک
proponent
propitious
propitiate
propinquity
prophetic
proportional
proportional representation
proportionate
proportionately
proposal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان