Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . راکون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
raccoon
/ræˈkuːn/
قابل شمارش
1
راکون
1.a family of raccoons live in our basement.
1. در زیرزمین ما یک خانواده ی راکون ها زندگی می کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rabies
rabid dog
rabid
rabble
rabbitlike
race
race car
race meeting
race relations
racecard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان