[اسم]

Readership

/ˈriːdərʃɪp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جایگاه دانشیاری

  • 1.She currently holds a Readership in Geography at the University of Hull.
    1. او در حال حاضر جایگاه دانشیاری درس جغرافیا را در دانشگاه "هال" در اختیار دارد.

2 مخاطب (روزنامه، مجله و ...) خوانندگان (readership)

  • 1.These magazines have a very young readership.
    1. این مجلات مخاطب بسیار جوانی دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان