[اسم]

readiness

/ˈredinəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آمادگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آمادگی هوشیاری
  • 1.Everyone has doubts about their readiness for parenthood.
    1. همه درباره آمادگی آنها برای پدر و مادر شدن شک دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان