Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به خاطر آوردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to recollect
/ˌrekəˈlekt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: recollected]
[گذشته: recollected]
[گذشته کامل: recollected]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به خاطر آوردن
به یاد آوردن
مترادف و متضاد
recall
1.She could no longer recollect the details of the letter.
1. او دیگر نمیتواند جزئیات نامه را به خاطر بیاورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
recoil
recognized
recognize
recognizable
recognition
recollection
recommend
recommendation
recommended
recompense
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان