Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رژیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
regimen
/ˈredʒɪmən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رژیم
دستور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رژیم
1.a daily regimen of exercise
1. دستور بر ورزش روزانه
2.a strict regimen
2. یک رژیم سفت و سخت
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
regime
reggae
regard
regale
refuse collector
region
regional
regionally
register
registration number
کلمات نزدیک
regime
regicide
reggae
regent
regenerate
regiment
regimental
regimented
regina
reginald
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان