[اسم]

terror

/ˈter.ər/
قابل شمارش

1 ترس (شدید) وحشت

معادل ها در دیکشنری فارسی: باک ترس وحشت
  • 1.the terror in her eyes
    1. ترس در چشمانش
  • 2.They fled from the city in terror.
    2. آنها با وحشت از آن شهر فرار کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان