Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ضربوشتم
2 . شکست سنگین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
thrashing
/θɹˈæʃɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ضربوشتم
گوشمالی شدید، کتک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کتک
مترادف و متضاد
beating
2
شکست سنگین
مترادف و متضاد
heavy defeat
تصاویر
کلمات نزدیک
thrash out
thrash
thrall
thousandth
thousand island dressing
thread
threadbare
threadworm
threat
threaten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان