Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آوردگاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
venue
/ˈvɛnju/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آوردگاه
محل (مسابقه و مراسم)
1.The hotel is an ideal venue for conferences and business meetings.
1. هتل محل مناسبی برای کنفرانس و جلسات کاری است.
2.The stadium has been specifically designed as a venue for World Cup matches.
2. استادیوم مخصوصاً برای محل مسابقات جام جهانی طراحی شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
venture capital
venture
ventriloquist
ventilator
ventilation
venus
vera
veracious
veracity
veranda
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان