[صفت]

veracious

/vəˈreɪʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more veracious] [حالت عالی: most veracious]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درست واقعی، صادق

مترادف و متضاد accurate honest true truthful
  • 1.The witness' testimony appeared to be veracious at first.
    1. شهادت آن شاهد در ابتدا درست به نظر می رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان