[اسم]

vest

/vest/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جلیقه

معادل ها در دیکشنری فارسی: جلیقه ژیله
a bullet-proof vest
جلیقه ضد گلوله
a cotton vest
جلیقه کتان
توضیحاتی در رابطه با vest
واژه vest به عنوان اسم به معنای جلیقه است؛ هم به عنوان لباس معمولی بدون آستین و هم به عنوان لباسی برای جلوگیری از ورود گلوله به درون بدن. البته نوعی جلیقه نیز وجود دارد که در آب از آن استفاده می‌شود که بدان جلیقه شنا یا جلیقه نجات گفته می‌شود.

2 زیرپیراهنی زیرپوش

مترادف و متضاد undershirt
a cotton vest
زیرپوش پنبه‌ای
[فعل]

to vest

/vest/
فعل گذرا
[گذشته: vested] [گذشته: vested] [گذشته کامل: vested]

3 واگذار شدن

  • 1.In the case of bankruptcy, the property shall vest in the trustee.
    1. در صورت ورشکستگی، ملک به متولی واگذار خواهد شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان