Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
انگیسی
المانی
فرانسه
ترکیه
search
wide
/wɑɪd/
/waɪd/
صفت
1. عریض
پهن، وسیع، گسترده
2. گشوده
باز
قید
1. گشوده
باز
2. کاملا
صفت
1 . عریض
پهن، وسیع، گسترده
صفت
2 . گشوده
باز
قید
1 . گشوده
باز
قید
2 . کاملا
صفت
1
wide
[صفت]
1
عریض
پهن، وسیع، گسترده
تفضیلی:
wider
عالی:
widest
مترادف:
broad
extensive
open
spacious
متضاد:
narrow
1.
a
wide
river
.
1. رودخانه عریض
2.
Pine
forests
are
found
over
a
wide
area
of
the
Pacific
Northwest
.
2. جنگلهای کاج محیط وسیعی از شمال غرب سرزمینهای کرانه اقیانوس آرام را گرفته است.
how wide...
چقدر عریض...
How
wide
is
that
stream
?
آن رودخانه چقدر عریض است؟ [چقدر پهنا دارد؟]
صفت
2
wide
[صفت]
2
گشوده
باز
تفضیلی:
wider
عالی:
widest
1.
The
children's eyes
were
wide
with
excitement
.
1. چشمهای بچهها از هیجان کاملا باز شده بود.
قید
1
wide
[قید]
1
گشوده
باز
1.
She
ran
toward
me
,
her
arms
open
wide
.
1. او با دست هایی گشوده (آغوش باز) به سمت من دوید.
قید
2
wide
[قید]
2
کاملا
1.
Open
your
mouth
wide
.
1. دهانت را کاملا باز کن.
wide apart/awake/open ...
کاملا جدا/بیدار/باز و...
1. I'm
wide
awake
!
1. من کاملا بیدارم!
2.
The
door
was
wide
open
.
2. در کاملا باز بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان