Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کرم
2 . آدم پست و سستعنصر
3 . کرم رایانهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
worm
/wɜːrm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کرم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کرم
birds looking for worms
پرندگان در جستجوی کرمها
2
آدم پست و سستعنصر
informal
1.You like her? She is such a worm.
1. از او خوشت میآید؟ او خیلی آدم پست و سستعنصری است.
3
کرم رایانهای
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
worldwide
world wide web
world
workshop
workplace
worn
worn-out
worn out
worried
worrisome
کلمات نزدیک
worldwide
worldly
worldliness
world-renowned
world-famous
worm out
worm out of
worm-eaten
wormhole
worn
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان