Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ویران کردن
2 . انتقام گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to wreak
/riːk/
فعل گذرا
[گذشته: wreaked]
[گذشته: wreaked]
[گذشته کامل: wreaked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ویران کردن
تباه کردن، آسیب رساندن
formal
1.Their policies would wreak havoc on the economy.
1. سیاستهای آنها به اقتصاد آسیب خواهد رساند.
2
انتقام گرفتن
formal
1.He swore to wreak vengeance on those who had betrayed him.
1. او قسم خورد که از کسانی که به او خیانت کرده بودند، انتقام بگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wrathful
wrath
wrasse
wrapping paper
wrapping
wreath
wreathe
wreck
wreckage
wrecker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان