Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حلقه گل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
wreath
/riːθ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حلقه گل
تاج گل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حلقه گل
1.She put a wreath on the grave.
1. او حلقه گلی روی قبر قرار داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wreak
wrathful
wrath
wrasse
wrapping paper
wreathe
wreck
wreckage
wrecker
wrecking ball
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان