خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دشوار
[صفت]
knifflig
/ˈknɪflɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: kniffliger]
[حالت عالی: kniffligsten]
1
دشوار
سخت، مشکل
مترادف و متضاد
kompliziert
schwierig
einfach
unkompliziert
1.Das ist eine knifflige Frage und nicht leicht zu beantworten.
1. این یک سوال دشوار است و جواب دادن به آن ساده نیست.
2.Das ist eine knifflige Situation.
2. این یک موقعیت دشوار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
kniff
knien
knie
knicksen
knicks
knipsen
knirps
knirschen
knistern
knittern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان