1 . مایوس
[صفت]

deprimiert

/depʁiˈmiːɐ̯t/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: deprimierter] [حالت عالی: deprimiertesten]

1 مایوس افسرده

  • 1.Ich war richtig deprimiert, als meine tolle Idee abgelehnt wurde.
    1. من واقعا مایوس بودم وقتی‌که ایده عالی‌ام رد شد.
  • 2.Sie ist deprimiert, weil es die ganze Woche nur geregnet hat.
    2. او افسرده است زیرا تمام هفته فقط باران باریده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان