خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سالنامه
[اسم]
almanac
/ˈɑːlmɐnˌæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سالنامه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سالنامه
تصاویر
کلمات نزدیک
alma mater
alma
allyl
ally
alluvium
almighty
almond
almond oil
almond tree
almond-eyed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان