خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سالروز
[اسم]
anniversary
/ˌænəˈvɜrsəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سالروز
سالگرد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سالروز
سالگرد
مترادف و متضاد
commemoration
anniversary of something
سالگرد چیزی
A huge parade was held on the anniversary of the 1959 revolution.
یک رژه بزرگ در سالگرد انقلاب 1959 برگزار شد.
wedding anniversary
سالروز ازدواج
Today is our wedding anniversary.
امروز سالروز ازدواج ماست.
تصاویر
کلمات نزدیک
annihilation
annihilated
annihilate
annie
annexe
anno hegirae
annotate
annotation
announce
announcement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان