خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با اعتمادبهنفس
[صفت]
assertive
/əˈsɜrtɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more assertive]
[حالت عالی: most assertive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با اعتمادبهنفس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بااقتدار
مترادف و متضاد
confident
1.If you want them to listen to you, you need to be more assertive.
1. اگر میخواهی (که) آنها به (حرف) تو گوش کنند، باید با اعتمادبهنفستر باشی.
2.You should try and be more assertive.
2. باید سعی کنی با اعتمادبهنفستر باشی.
تصاویر
کلمات نزدیک
assertion
asserted
assert
assent
assembly room
assess
assessing
assessment
assessor
asset
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان