Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مقدار
2 . دسته
3 . فایل دستهای
[اسم]
batch
/bæʧ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مقدار
سری، تعداد
مترادف و متضاد
quantity
1.She made a batch of cookies.
1. او مقداری کلوچه پخت.
توضیحاتی در رابطه با batch
واژه batch در این مفهوم اشاره دارد به مقدار یا تعداد کالای ساخته شده در یک مرحله.
2
دسته
گروه
مترادف و متضاد
group
a batch of letters
یک دسته نامه
3
فایل دستهای
بچ
1.batch file
1. فایل بچ
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bataan
bata
bat-eared fox
bat on a sticky wicket
bat mitzvah
batch loaf
batch processing
bate
bateau bridge
bated
کلمات نزدیک
bat mitzvah
bat an eyelid
bat
bastion
basting thread
bated
bath
bath mat
bath salts
bathe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان