خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گواهی تولد
[اسم]
birth certificate
/ˈbɜːrθ sərtɪfɪkət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گواهی تولد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زایچه
گواهی تولد
1.I've lost my birth certificate.
1. گواهی تولدم را گم کردهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
birth
birr
biro
birmingham
bireme
birth control
birth mother
birth rate
birthday
birthday cake
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان