Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . قلدری کردن
[فعل]
to browbeat
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
قلدری کردن
تهدید کردن، ترساندن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
browallia
brow ptosis
brow
broussonetia papyrifera
broussonetia
brown
brown ale
brown algae
brown as a berry
brown ash
کلمات نزدیک
brow
brotherly
brotherhood
brother-in-law
brother!
brown
brown bag it
brown bear
brown bread
brown rice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان