خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناگهان آتش گرفتن
[عبارت]
burst into flames
/bɜrst ˈɪntu fleɪmz/
1
ناگهان آتش گرفتن
شعلهور شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شعله کشیدن
مشتعل شدن
1.The aircraft crashed and burst into flames.
1. هواپیما سقوط کرد و ناگهان آتش گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
burst into
burst
bursary
bursar
burrow
burst into tears
burst its banks
burst out
bursting
burton
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان