خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فتح
[اسم]
conquest
/ˈkɑŋkwɛst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فتح
تصرف (پس از پیروزی در جنگ)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تسخیر
تصرف
فتح
1.The conquest of South America
1. فتح امریکای جنوبی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
conoid
connoisseur
connection
connected
connect
conscience-stricken
conscientious
conscious
consecutive
consecutively
کلمات نزدیک
conqueror
conquered
conquer
connubial
connote
consanguineous
consanguinity
conscience
conscientious
conscientious objector
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان