Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باوجدان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
conscientious
/ˌkɑnʃiˈɛnʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more conscientious]
[حالت عالی: most conscientious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باوجدان
وظیفهشناس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وظیفهشناس
وجدانی
1.She is a conscientious representative of the student body.
1. او نماینده باوجدان صنف دانشآموزان است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
conscience-stricken
conquest
conoid
connoisseur
connection
conscious
consecutive
consecutively
consensually
consensus
کلمات نزدیک
conscience
consanguinity
consanguineous
conquest
conqueror
conscientious objector
conscious
consciously
consciousness
conscript
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان