Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . هشیاری
2 . آگاهی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
consciousness
/ˈkɑn.tʃəs.nəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هشیاری
1.He lost consciousness for several minutes.
1. او برای چندین دقیقه هشیاری خود را از دست داد.
2.He never regained consciousness after the accident.
2. او پس از آن تصادف هرگز هشیاریاش را بهدست نیاورد.
2
آگاهی
فهم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آگاهی
شعور
1.There's a growing consciousness about environmental issues among young people.
1. آگاهی رو به رشدی در میان جوانان درباره مشکلات زیستمحیطی وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
consciously
conscious
conscientious objector
conscientious
conscience
conscript
conscription
consecrate
consecrated
consecration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان