Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وجدان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
conscience
/ˈkɑnʃəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وجدان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وجدان
1.He has a guilty conscience.
1. او وجدانی گناهکار دارد [او عذاب وجدان دارد].
تصاویر
کلمات نزدیک
consanguinity
consanguineous
conquest
conqueror
conquered
conscientious
conscientious objector
conscious
consciously
consciousness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان