خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حیرت (همراه با نگرانی یا اضطراب)
[اسم]
consternation
/ˌkɑːnstərˈneɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حیرت (همراه با نگرانی یا اضطراب)
بهت، تعجب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بهتان
مترادف و متضاد
dismay
1.Her mouth fell open in consternation.
1. دهان او از تعجب باز شد.
2.The announcement of her retirement caused consternation among tennis fans.
2. خبر بازنشستگی او باعث بهت طرفداران تنیس شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
constellation
constantly
constant
constabulary
conspire
constituent
constitute
constrain
constrict
construct
کلمات نزدیک
constellation
constantly remind
constantly
constantine
constant
constipated
constipation
constituency
constituent
constitute
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان