خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسان
2 . نزدیک
[صفت]
convenient
/kənˈvinjənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more convenient]
[حالت عالی: most convenient]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آسان
راحت، مناسب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
راحت
convenient for somebody/something
آسان [مناسب] برای کسی/چیزی
1. Is three o'clock convenient for you?
1. آیا ساعت سه برای شما مناسب است؟
2. Isn't it more convenient for you to live here?
2. اینجا زندگی کردن برای شما آسانتر نیست؟
2
نزدیک
convenient to something
نزدیک به چیزی
1. My new house is more convenient to the station.
1. خانه جدیدم به ایستگاه نزدیکتر است.
2. The student union is convenient to the physical sciences building.
2. صنف دانشآموزی نزدیک به ساختمان تربیتبدنی است.
[عبارات مرتبط]
conveniently
1. به راحتی
convenience
2. سهولت
تصاویر
کلمات نزدیک
convenience store
convenience shop
convenience food
convenience
convene
conveniently
conveniently located
convenor
convent
conventicle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان