خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلندی
2 . نما
3 . ترفیع
[اسم]
elevation
/ˌɛləˈveɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بلندی
ارتفاع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارتفاع
اوج
بلندی
ترفیع
تعالی
1.Denver is at an elevation of 5280 feet.
1. "دنور" در ارتفاع 5280 فوتی قرار دارد.
2
نما
the front elevation of a house
نمای جلویی یک خانه
3
ترفیع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعتلا
مترادف و متضاد
promotion
تصاویر
کلمات نزدیک
elevated railway
elevated
elevate
elephantine
elephantiasis
elevator
elevator operator
eleven
elevenses
eleventh
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان