خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفارت
[اسم]
embassy
/ˈem.bə.si/
قابل شمارش
[جمع: embassies]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سفارت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سفارت
سفارتخانه
مترادف و متضاد
consulate
legation
ministry
1.the Swedish Embassy in London
1. سفارت سوئد در لندن
تصاویر
کلمات نزدیک
embarrassment
embarrassing
embarrassed
embarrass
embarkation
embattled
embed
embedded
embellish
embellishment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان