خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دو پهلو
[صفت]
equivocal
/ɪˈkwɪvəkəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more equivocal]
[حالت عالی: most equivocal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دو پهلو
مبهم، نا مشخص
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دوپهلو
کشدار
مترادف و متضاد
ambiguous
indefinite
uncertain
definite
1.he has always been equivocal about the meaning of his lyrics.
1. او همیشه در باب معنی شعر هایش مبهم بوده است.
2.the equivocal nature of her remarks
2. ماهیت دو پهلو اظهارات او
3.the results of the investigation were equivocal.
3. نتایج تحقیقات نا مشخص بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
equivalent
equivalence
equity
equities
equitation
equivocate
equivocation
er
era
eradicate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان