1 . عصبانی
[صفت]

exasperated

/ɪɡˈzæspəreɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more exasperated] [حالت عالی: most exasperated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عصبانی آزرده

معادل ها در دیکشنری فارسی: خشمگین
  • 1."Oh, come on!" she said, clearly exasperated with me.
    1. او در حالی که مشخص بود از دستم عصبانی است گفت: "اوه، دست بردار!"
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان