خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قیف
2 . دودکش فلزی (قطار و ...)
[اسم]
funnel
/ˈfʌnəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قیف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قیف
1.Fluid was being poured through the funnel.
1. مایع داشت از درون قیف ریخته میشد.
2
دودکش فلزی (قطار و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دودکش کشتی
تصاویر
کلمات نزدیک
funky
funk
funicular
fungus
fungicide
funnel-shaped
funnily
funny
funny bone
fur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان