خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حمد و نیایش کردن
2 . تجلیل کردن
3 . باشکوه جلوه دادن
[فعل]
to glorify
/ˈɡlɔːrɪfaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: glorified]
[گذشته: glorified]
[گذشته کامل: glorified]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
حمد و نیایش کردن
ستایش کردن (خداوند)
formal
2
تجلیل کردن
تکریم کردن
3
باشکوه جلوه دادن
بهتر از آنچه هست نشان دادن
disapproving
1.He denies that the movie glorifies violence.
1. او انکار میکند که فیلم، خشونت را باشکوه جلوه میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
glorified
glorification
gloria
gloomy weather
gloomy
glorious
glory
gloss
gloss over
gloss paint
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان