خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راهرو
[اسم]
hallway
/ˈhɔːlweɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
راهرو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دالان
راهرو
هال
مترادف و متضاد
corridor
hall
1.His room is along the corridor.
1. اتاق او در امتداد راهرو است.
تصاویر
کلمات نزدیک
hallucinogen
hallucinatory
hallucination
hallucinate
halloween
halo
halogen
halogen lamp
halt
halter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان