خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلاه ایمنی
2 . کلاهخود
[اسم]
helmet
/ˈhel.mɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلاه ایمنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاه ایمنی
1.Helmets dramatically reduce the risk and severity of head injuries.
1. کلاههای ایمنی بهطرز قابلتوجهی خطر و شدت صدمات به سر را کاهش میدهد.
a bicycle helmet
کلاه ایمنی دوچرخه
2
کلاهخود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاهخود
تصاویر
کلمات نزدیک
helm
hell’s angel
hello. can i speak to david, please?
hello
hellish
helmsman
help
help charity
help desk
help oneself
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان