خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیصبری
[اسم]
impatience
/ɪmˈpeɪʃəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیصبری
ناشکیبایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیصبری
1.He couldn’t hide his impatience.
1. نمیتوانست بیصبری خود را پنهان کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
impasto
impassively
impassive
impassioned
impasse
impatient
impatiently
impeach
impeachment
impeccable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان