خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آوابر
[اسم]
intercom
/ˈɪntərkɑːm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آوابر
اینترکام، آیفن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آوابر
آیفون
افاف
1.The man's voice comes over the intercom.
1. صدای آن مرد از آوابر میآید.
تصاویر
کلمات نزدیک
intercity
interchangeably
interchangeable
interchange
intercession
interconnect
intercontinental
intercontinental ballistic missile
intercourse
intercut
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان