خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مراقب امتحان
[اسم]
invigilator
/ɪnˈvɪdʒɪleɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مراقب امتحان
مترادف و متضاد
proctor
1.If you have a problem, ask the invigilator.
1. اگر مشکلی دارید، از مراقب امتحان بپرسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
invigilate
invidious
inveterate
investor
investment
invigorate
invigorating
invincible
inviolability
inviolable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان