Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ناهموار
[صفت]
knobbly
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناهموار
پر از برآمدگی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
knobble
knobbed
knob
knitwork
knitwear
knobby
knobcone pine
knobkerrie
knobkerry
knock
کلمات نزدیک
knob
knitwear
knitting needle
knitting
knitter
knock
knock about
knock back
knock down
knock it off!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان