خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بریدن
[فعل]
to lacerate
فعل گذرا
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بریدن
مجروح کردن، پاره کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برش دادن
بریدن
تصاویر
کلمات نزدیک
lace-ups
lace
labyrinthine
labyrinth
labrador
laceration
lacewing
lachrymose
lack
lack of access to clean water
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان