خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دختر
[اسم]
lass
/læs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دختر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دختربچه
دخترک
مترادف و متضاد
lassie
lad
تصاویر
کلمات نزدیک
lashings
lash out
lash
laser surgery
laser printer
lassie
lassitude
lasso
last
last call
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان