[اسم]

lassitude

/ˈlæsɪtuːd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رخوت سستی، خستگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: فتور
مترادف و متضاد fatigue lethargy weariness
  • 1.I was overcome by lassitude.
    1. خستگی بر من چیره شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان