Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . به طرز قابل ملاحظهای
[قید]
noticeably
/ˈnoʊtɪsəbli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طرز قابل ملاحظهای
به طور محسوس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به مراتب
1.Her hand was shaking noticeably.
1. دستش به طور محسوسی میلرزید.
2.Marks were noticeably higher for girls than for boys.
2. نمرات دختران به طرز قابل ملاحظهای بالاتر از پسران بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
noticeableness
noticeable
noticeability
notice period
notice board
noticed
noticer
notifiable
notification
notify
کلمات نزدیک
noticeable
notice
nothing of the sort
nothing of the kind
nothing like
noticeboard
notifiable
notification
notify
notion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان