خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روغندان
[اسم]
oil can
/ˈɔɪl kˈæn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روغندان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روغندان
تصاویر
کلمات نزدیک
oil cake
oil
ohmmeter
ohm
ohio
oil exports
oil paint
oil painting
oil platform
oil rig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان