خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ادامهدار
[صفت]
ongoing
/ˈɑnˌgoʊɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ادامهدار
مداوم، مستمر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دنبالهدار
1.an ongoing project
1. یک پروژه ادامهدار
2.Maintaining roads is an ongoing job.
2. مرمت جادهها کاری مداوم است.
3.No agreement has yet been reached and the negotiations are still ongoing.
3. هیچ توافقی هنوز به دست نیامده است و مذاکرات همچنان ادامهدار است [ادامه دارد].
تصاویر
کلمات نزدیک
oneself
onerous
oneness
one-woman
one-way ticket
onion
onion ring
online
online community
onlooker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان