خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به سوی ساحل
2 . کرانهای
[قید]
onshore
/ˈɑːnʃoːɹ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به سوی ساحل
به طرف ساحل
1.The wind will drive the boat onshore.
1. باد، قایق را به سوی ساحل هدایت خواهد کرد.
[صفت]
onshore
/ˈɑːnʃoːɹ/
غیرقابل مقایسه
2
کرانهای
ساحلی
an onshore oil field
میدان نفتی کرانهای
تصاویر
کلمات نزدیک
onset
onomatopoeic
onomatopoeia
only just
only child
onside
onslaught
onstage
onto
ontology
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان